من یک نوجوان بودم که در یک بعدازظهر داغ و غبارآلود در شهر پیلانی هند در پاییز 1984 برای اولین بار وارد مرکز دادهها شدم و این عشق در نگاه اول بود. در مقابل من یک کامپیوتر اولیه بود، یعنی IBM 1130. من با چراغهای چشمکزن، ردیف سوییچها و تلق تلق کنان کارتخوانهای منگنه شده محصورشده بودم. چنانکه من بهکلی به شوک ناشی از افت دمایی ۳۰ درجهای که تازه تجربه کرده بودم غافل بودم.
مراکز داده از روزهای IBM 1130 فاصله زیادی دارند. بااینحال، هدف مراکز داده از زمانی که آلن تورینگ در سال 1943 به ساخت اولین مرکز در پارک بلتچلی، انگلستان کمک کرد، تغییر نکرده است. او مجبور بود با ساختن اولین کامپیوتر قابلبرنامهریزی جهان، الکترونیکی، دیجیتال، کلوسوس، شروع به کار کند تا “ماشینهای معمای غیرقابل شکستن” که توسط نازیها در طول جنگ جهانی دوم مورداستفاده قرار میگرفت را هک کند (کرک کند). آنها آن را در سال ۱۹۴۳ به این اسم صدا نمیکردند، اما در اطراف کلوس اولین مرکز داده جهان بود. در حقیقت، حتی قبل از کلوس، آلان تورینگ، مقاله مشهور خود را که پایههای علم کامپیوتر مدرن قرار داده بود، نوشته بود:
همه کامپیوترهای قابلبرنامهریزی مدرن اساساً معادل هستند این امکان وجود دارد که یک کامپیوتر کامل تنها با یک دستورالعمل ساخت؛ بنابراین، چرا ما مراکز داده ایجاد میکنیم وقتی همه هستند،
درواقع، فقط یکبار دیگر دستورالعمل را اجرا کنید؟
سحر و جادو را ممکن کنید
مراکز داده برای پردازش دادهها ساختهشدهاند و این فناوری آنها است که باعث میشود اخبار فیس بوک بسیار اعتیادآور باشد، جستجوی گوگل بسیار قدرتمند و خرید آمازون بسیار پرسود باشد. در ابتدا، مراكز داده مانند : مراكز راهاندازی IBM 1130، در اطراف يك دستگاه ساخته شدند. هر دستگاه گرانقیمت بود و مراقبت و تغذیه زیادی توسط افراد متخصص نیاز داشت تا آن را در حال اجرا نگهدارند؛ که در دهه ۱۹۸۰ به گروهی از ماشینها گسترش یافت، اما بازهم چنین تلاش برای نگهداری بالا وجود داشت.
همانطور که امروز میدانیم، آن چیزی که بعدها به گوگل تبدیل شد. همه اینها با تحقیقی در دهه ۱۹۹۰ در استنفورد شروع شد تا یک موتور جستجوگر را در نظر بگیرند- نه یک یا دو، بلکه سه و حتی چهار درجه بزرگی مقیاس. آنها به ایجاد یک روش جدید برای شاخص گذاری دادهها در مقیاسی نیاز داشتند که قبلاً در نظر گرفته نشده بود و منجر به تصور مجدد مرکز دادهها شد. در همان زمان، ویام ور یک ایده قدیمی –مجازیسازی-، که پیوند بین نرمافزار و سختافزار را از بین میبرد سرورها را روانتر میکند، را تجاری کرد و رواج داد. از آن زمان به بعد مراکز دادهها بهطور چشمگیری در چند سطح فیزیکی، مفهومی و در بازار تغییر کردند. بدیهیترین تغییر در مراکز دادهها را میتوان در سطح فیزیکی دید. این ماشینها زمانی نیاز به مدیران زیادی برای مدیریت و حفظ آنها داشتند. نسبت انسانها به ماشین واژگون شد زمانی که ما به سمت ریزرایانهها و سپس ایستگاه کاری – رایانه بزرگ یا کوچک مجزا و تک کاربر باقدرت پردازش بالا و ظرفیت ذخیره زیاد – رفتیم که استفاده و نگهداری آنها راحتتر بود. امروزه، مراکز داده از اتاقهای وسیع (و اغلب انبارها) دستگاههایی تشکیلشدهاند که کاملاً بهصورت روباتیک نگهداری میشوند. مراکز داده مدرن معمولاً شامل دهها هزار دستگاه هستند.
علت ایجاد یک مرکز داده ؟
حیوان خانگی یا گله گاو؟
این تغییر فیزیکی نمادی از یک تغییر مفهومی است. در ابتدا، تمام دادهها، برنامهها و افراد بهطور جسمی در یک مکان باهم کار میکردند. با ظهور رایانش ابری، کارهایی که انجام میشود در یک ایده مجازی از برنامهای که در سراسر جهان اجرا و پخش میشود قرار دارد. یک عبارت خوب که در دنیای IT به کار میرود که این تغییر الگو را به تصویر میکشد: آیا سرور شما حیوان خانگی است یا گله گاو؟» مرکز دادههای قدیمی به مدیریت لمسی بالا و مراقبت از هر جعبه، مانند یک حیوان خانگی دوستداشتنی دارد، نیاز داشتند درحالیکه مرکز داده امروز از رایانههای قابل تعویض تشکیلشده است که هیچکدام از آنها ویژه نیستند. حالت دوم به مدیریت بسیار کمتری نیاز دارد و بنابراین، افراد کمتری.
وقتی جعبهها تغییر کردند، شرکتهای پیشرو در آن فضا به همراه آنها تغییر کردند. در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ یک فرمول استاندارد برای تجهیزات در همه مراکز دادهها وجود داشت. سرورها، HP، Dell یا IBM بودند. شبکه کردن از شرکت سیسکو یا جونی پر به وجود آمد.
پایگاه داده شما اوراکل بود و سیستمعامل شما مایکروسافت بود. اکثر این مقامات هیچکدام در چشمانداز جدید یافت نمیشوند. به نظر میرسد مایکروسافت تنها بازیکن باقیمانده از نسخههای قبلی است که به خاطر پذیرش سریع تغییرات و پذیرفتن واقعیات جدید، همچنان به شکوفایی خود ادامه خواهد داد. آنها در کنار سرویسهای وب آمازون (AWS)، گوگل، فیس بوک و علی بابا بهعنوان استادان جدید جهان مرکز داده مینشینند. این شرکتها وارد سیستم اختصاصی خودشان میشوند
که اغلب از متنباز استفاده میکنند و حتی در حال شروع به ساخت تراشههای خود میکنند. آنها این دستگاهها را در شرکتهای بزرگ اهرمی کردهاند، جایی که آنها استفاده از فنآوری خود را به شرکتهای دیگر اجاره میدهند که فاقد مقیاس برای ساخت و مدیریت خودشان هستند. این بهاصطلاح ابر» (از رایانهها) نامیده میشود و محاسبه فوقالعاده کارآمد را برای همه از شرکتهای نوپا و شرکتها بزرگ گرفته تا دولتها را ایجاد میکند.
چه چیزی پیش روی مراکز داده قرار دارد؟
ما میتوانیم ما میتوانیم هم بهصورت کیفی و هم بهصورت کمی به این بررسی کنیم. آینده کیفی مراکز دادهها در تکامل مفهومی خود قرار دارد. درحالیکه همیشه نیاز به اتاقی پر از کامپیوتر وجود دارد، مرکز دادهها در حال حاضر برای تقاضا، بهعنوان یک سرویس، برای اجاره و استفاده از هرکسی با یک کارت اعتباری و دانش فنی برای بهرهبرداری از آن در دسترس است. جادو و قدرت مرکز اطلاعات جدید این است که آنیک فراهمکننده امکانات برای قوه تخیل انسان است هیچ محدودیتی در مورد راهحلهایی که تخیل انسان میتواند ایجاد کند وجود ندارد. درست همانطور که مرکز اطلاعات مدرن، کارگران فنآوری را آزاد کرد تا زمان کمتری را صرف حل مشکلات کند و بیشتر روی حل کردن مسائل زمان صرف کنند درواقع به راهحلهایی که در زندگی روزمره ما آزادی بیشتری به ارمغان میآورد. ازنظر کمی، واقعیت تجاری بازار مرکز داده سالانه صدها میلیارد دلار است. این جایزه بزرگ، انبوهی از کارآفرینان و شرکتهای نوپا را جذب کرده است. نوآوری اغلب از شرکتها نوپا نشایت میگیرد و تغییرات سریع و انقلابی که در مراکز دادهها مشاهده میکنیم، زمینهی بارور برای آنها فراهم میکند. بهعنوان بنیانگذار سرمایه مهندسی، من مزیت سرمایهگذاری و کار با برخی از کارآفرینان پیشرو شرکتهای نوپا در این فضا رادارم. اینیک نقطه برتری منحصربهفرد را فراهم میکند و بر اساس آنچه من میبینم انتظار دارم که چندین شرکت جدید، مستقل، میلیارد دلاری از چنین شرکتهای نوپا ایجاد شوند. جایزه بزرگ و غول بزرگ بازیکنان بزرگ نیز به این بازار جذبشدهاند. آمازون AWS با صدرنشینی اولیه در زیرساختها روبهجلو حرکت کرده است. آنها مقیاس وسیع و عملکرد غنی را بسیج کردهاند و درنتیجه یک مزیت مهم ایجاد کردهاند AWS . بر روی IT سنتی متمرکز است و به دنبال بلند کردن و انتقال حجم کاری فعلی به ابر است. از طرف دیگر، گوگل از فناوری قدرتمندی برخوردار است، هرچند که آن را در فناوری اطلاعات سنتی به کار نگرفته است. فنآوری یادگیری ماشین آنها بسیار عالی است و آنها تلاش خواهند کرد که از این فنّاوری بهعنوان مزیت رقابتی خود استفاده کنند. گوگل روی برنامههای بومی ابر متمرکزشده است که از اساس برای کار کردن نه در یک دستگاه بلکه در دستگاههای 10 یا 100s درصد بهصورت موازی و بهصورت توزیعشده، ساختهشده است. من قبلاً مایکروسافت را بهعنوان یک بازیکن میراثی ذکر کردم که به نظر میرسد در حال عبور از تقسیم این بازار جدید است. آنها با استفاده از روابط عمیق خود با شرکتها – کوچک، متوسط و بزرگ – حق رأی خود را در Office، SQL Server و SharePoint به کار میگیرند .هرکدام از متصدیان این شرکت مبلغ دهها میلیارد دلار پول نقد دارند. آنها عادت ندارند که از دست بدهند، بنابراین من انتظار مبارزهای شدید رادارم.